درباره ما
ديروز بين خواب و بيداري بودم ناگهان خود را در جاي غريبي ديدم ، هوا نه سد بود نه گرم ! روشن بود اما تابش خورشيدي نبود سبزه بود گل بود پرنده هاي بزرگ و کوچک بود آب از جاهاي مختلف مي رفت زلال بود و چه بسيار آدمها که در کنار آب بودند اما هيچ کسي آن را آلوده نمي کرد .کسي نمي گفت آب فقط مال من است ! هوا بود غذا بود و آشاميدني …
آمار سایت
کل مطالب : 4
کل نظرات : 0
افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0
آی پی امروز : 2
آی پی دیروز : 1
بازدید امروز : 1
باردید دیروز : 0
گوگل امروز : 0
گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 4
بازدید سال : 82
بازدید کلی : 3,137